علی‌اصغر امیری

لزوماً اینطور نیست. معمولاً هدهانتینگ برای پوزیشن های استراتژیک سازمانی نمود پیدا میکنه و صرفاً هم با پیشنهاد حقوق و مزایای بیشتر و پست سازمانی بالاتر نیست. شاید یکی از نمونه های خوب برای بررسی، هدهانت جان اسکالی (مدیرعامل اسبق پپسی) توسط استیو جابز باشه. داستانش در نوع خودش جالبه که میتونه دید خوبی بهمون بده که واقعاً وقتی میگیم هدهانتینگ، منظورمون چیه و دنبال چی باید باشیم.

{جابز اوایل دهه 80 میلادی به سراغ جان اسکالی رفت و او را به خدمت گرفت تا تجارت شان گسترش پیدا کند. در آن زمان، اسکالی مدیرعامل پپسی بود و در فضای رقابتی خودشان توانسته بودند کوکا-کولا را پشت سر گذارند.

جمله جابز به اسکالی بسیار معروف است. او سال 1983 به سراغ مدیرعامل بزرگترین کمپانی تولیدکننده نوشابه دنیا رفت و گفت: می‌خواهی تا آخر عمرت آب‌شکر بفروشی؟ یا با من می‌آیی و دنیا را تغییر می‌دهی؟"

اسکالی درنهایت قانع شد و آمد تا دنیا را تغییر دهند و چنین نیز کرد. وی به مدت 10 سال مدیرعامل اَپل بود و پس از ورودش تجربه‌های بسیاری کسب کرد.}

نکته‌ی کلیدی در این داستان معیاریه که جابز برای هدهانت اسکالی برجسته کرد: "تغییر دنیا". که به نوعی به چالش کشیدن ارزش‌های فرد، باورهای فرد، و رسالت فرد در زندگی‌اش بود.

استیو به جان نگفت: بیا حقوق بیشتری بهت میدم، نگفت: بیا پست بالاتری بهت میدم. نگفت بیا محل کاری بهتری برات فراهم میکنم!

بنابراین توجه کنیم، هر جذبی برای هر پوزیشنی هدهانتینگ نیست!

وقتی یه کارشناس قراره جذب کنیم که الان داره توی یه شرکت دیگه کار میکنه، بهش پیشنهاد حقوق بالاتر بدیم، یا پیشنهاد پست بالاتر بدیم، اسمش هدهانتینگ نیست، بلکه همون جذب هستش. هرچند متداول شده که این کار رو اینجوری نام گذاری کنیم.

برای مطالعه بیشتر و شفاف شدن تفاوت هدهانتینگ و جذب می تونید به مطلب زیر از سایت ایندید رجوع کنید:

https://www.indeed.com/career-advice/finding-a-job/headhunting