علی اصغر امیری
دانشجوی دکتری مدیریت بازرگانی دانشگاه تهران
گرایش رفتار سازمانی و مدیریت منابع انسانی
ایمیل: aliamiri[@]ut.ac.ir
موبایل: 09108008072
رفتار سازمانی
تصمیم گرفتم توی قسمت کتابنمای وبلاگام کتابهایی که مطالعه میکنم رو معرفی کنم.
امیدوارم این کتابها برای شما هم جالب و جذاب باشه.
حدود پنج سال پیش بود که با کوچینگ آشنا و بهش علاقمند شدم. به نظرم نگاهی انسانیتر به افراد داره، پیش فرض و فلسفه کوچینگ اینه که افراد، کاردان، خلاق و با حکمت هستند و راه حل مسائل و مشکلاتشون، دست خودشونه، فقط باید یکی کمکشون کنه که بتونن کشفش کنن. همچنین افراد با انرژی و توانا هستن و میتونن کارهایی فراتر از تصورشون انجام بدن، فقط باید یکی همراهشون باشه که بتونن فراتر از باورهای محدود کنندهشون، پیش رَوی کنن.
بهبود مدیریت و ارتباطات در سازمان
در روزهای ۱۷ تا 19 خرداد ماه سال ۱۳۷۲ هتل بزرگ آزادی شاهد برگزاری یک سمینار کاربردی مدیریت در زمینه بهبود رهبری و روابط انسانی در سازمانها بود. این سمینار از سلسله سمینارهایی است که موسسه AOTS ژاپن در جهت همکاری با انجمن ایرانی فارغ التحصیلان ژاپن با اعزام سخنران از ژاپن برگزار می کند. گفتنی است که اولین آن، سمیناری در زمینه کنترل کیفیت فراگیر (TQC) بود و توسط آقای پرفسور ساساکی حدود ۲ سال پیش با مساعدت وزارت صنایع سنگین برگزار شد. در سمینار اخیر، آقای نوری یوکی موراتا، یکی از نخبگان علم مدیریت نوین ژاپن به بررسی بهبود مدیریت و ارتباطات در سازمان پرداخت.
اگر کسی از من میخواست فهرستی از ارزشمندترین خصوصیاتی را تهیه کنم که یک نفر باید در خود بپرورد تا در جهان کار و همچنین در زندگی به شکوفایی دست یابد، من خصوصیت بازیکن تیمی بودن را در صدر این فهرست قرار میدادم. توانایی کار کردن مؤثر با دیگران، ارزش افزایی در سازوکارهای تلاشی گروهی، در جهان سیال امروز حیاتیتر از همیشه است. معدود افرادی میتوانند بدون این خصوصیت در کار، خانواده یا هر زمینه اجتماعی دیگری به موفقیت برسند.
یکی از بهترین کتابهایی که در حوزهی تحول دیجیتال اخیراً مطالعه کردم، همین کتاب کژفهمی فناوری هستش. بعد از مطالعهی کتاب ماتریس دیجیتال ونکاترامان، تحول دیجیتال وسترمن و ناخدایی دیجیتال شامی زنجانی، مطالعهی این کتاب، دقیقاً همون چیزی بود که خودم هم بهش رسیده بودم. اینکه تحول دیجیتال کمترین ارتباط رو با فناوری داره. در واقع فناوری یه ابزاره و به خودی خودش نمیتونه باعث تحول دیجیتال بشه. عوامل مختلفی علاوه بر فناوری در موفقیت تحول دیجیتال دخیل هستن که عموماً هم مربوط به افراد هستن و میشه به نوعی در موضوعات رفتار سازمانی اونها رو مطالعه کرد.
در اینجا فرازی از این کتاب ارزشمند رو با هم مرور میکنیم.
در دنیایی زندگی می کنیم که اکثر رهبران سازمانی به راحتی به توصیه ای که به پیتر دراکر استاد مدیریت منتسب شده است صحه می گذارند: «فرهنگ برای ناهار استراتژی را می خورد.» بدون شک، فرهنگ در اکثر مباحث مرتبط با تحول دیجیتال حائز اهمیت است. سازمان ها تلاش می کنند تا اجزای سازنده فرهنگ اولیه دیجیتالی را درک کنند. بعضی از شرکت ها به سیلیکون ولی می روند و سعی دارند تا کار خود را راه اندازی کنند، با این امید که همان تجربه را داشته باشند و در این مسیر جادو را جذب کنند. برخی دیگر سعی می کنند با طراحی فضاهای اداری جدید و دارای مبل های راحت، فضای گروهی مشترک، فوتبال دستی و قانون پوشیدن لباس غیر رسمی مانند جین حس و فضای دیجیتالی ایجاد کنند. برخی دیگر اسامی نقش های رهبری را تغییر می دهند تا نشان دهند که آنها حقیقت دیجیتالی هستند، اما واقعا نمیدانند چه معنایی فراتر از تغییر نام وجود دارد. (به عنوان مثال، رئیس ارشد دیجیتال به جای مدیر ارشد بازاریابی).
اما فرهنگ دیجیتال عمیق تر از این موضوع است. این مفهوم فقط مربوط به چگونگی طراح یک سازمان و ابزارهای مورد استفاده آن نیست، بلکه درباره این است که چطور یک سازمان عمل می کند و به چه چیزی ارزش می دهد. این موضوع قابل گفتن نیست اما عمیقا در باورها جای گرفته است. فرهنگ دیجیتال اغلب به معنی بودن "در جو محيط" یا بودن به عنوان بخشی از "حس محیطی" یک مکان توصیف می شود. از آنجا که فرهنگ حس ابهام را می دهد، اغلب به عنوان "یک تجربه خوبِ غیرضروری" دیده شده است. همان طور که در این پژوهش پی بردیم، فرهنگ در تلاش برای دستیاب به موفقیت، یک مولفهی اختیاری نیست. در حقیقت، متوجه شدیم که فرهنگ یک عنصر ضروری برای بلوغ دیجیتال است، حتی اگر فهمیدن آن کمی دشوار باشد؛ بنابراین، فرهنگ چیست؟ فرهنگ اغلب به عنوان رفتارهای هنجارها و باورهای اجتماعی یک گروه توصیف شده است. فرهنگ "روش انجام شدن کارها" را نشان میدهد. فرهنگ فقط آنچه در بیانیه مأموریت یا کدهای اخلاقی نوشته شده نیست؛ همان چیزی است که افراد سازمان معتقدند الگوی رفتاری پذیرفته شده است. به این ترتیب، فرهنگ میتواند یک توانمندساز قوی (یا یک بازدارنده) برای بلوغ دیجیتالی باشد. در واقع، در مطالعه ما، یک فرهنگ غیر منعطف، خود خوشنودی و فقدان چابکی به عنوان بزرگترین تهدیدی مطرح شده که شرکت ها به دلیل روندهای دیجیتالی با آن مواجه هستند. به عبارت دیگر، فرهنگ یک سازمان می تواند رشد افراد بااستعداد و مدیران و رشد و بلوغ دیجیتال را متوقف یا فعال کند.
ادگار شاین، از انجمن استادان همکار اسلوان از مدیریت امریتس در دانشگاه ام.آی.تی به بررسی فرهنگ سازمانی، مشاوره فرایند، روند تحقیق، پویایی شغلی و یادگیری سازمانی و تغییر می پردازد. او سه سطح از فرهنگ سازمانی را توصیف می کند:
مصنوعات : چیزی که ما می بینیم. چیزی که یک فرد تازه وارد، بازدید کننده یا مشاور ممکن است متوجه شود. (برای مثال، وضعیت لباس پوشیدن، چیدمان فیزیکی، مبلمان، یا درجه رسمیت)
ارزشهای حمایت شده: چیزی که آنها می گویند. چیزی که احتمالاً به ما گفته میشود به این علت که کارها باید به همان روش انجام شوند. (برای مثال، فلسفه شرکت، هنجارها و توجيهات)
فرضیات اساسی: چیزی که آنها عميقاً باور دارند و به آن عمل می کنند. باورهایی که به طور ناخودآگاه درباره سازمان، نحوه کار، هدف، افراد، پاداش و غیره وجود دارد.
دانشجوی دکتری مدیریت بازرگانی دانشگاه تهران
گرایش رفتار سازمانی و مدیریت منابع انسانی
ایمیل: aliamiri[@]ut.ac.ir
موبایل: 09108008072